بازخوانی پنج غزل حافظ
2020-10-16چترنگ
2021-01-21[vc_row rtl_reverse=”yes”][vc_column width=”1/2″][vc_column_text css=”.vc_custom_1604740297115{margin-top: 2% !important;border-radius: 1px !important;}”]
ایوان ترمه از کتاب سمفونی های آنیما احتیاط
شعر، 1382
ویرایش و بازنشر 1399
[/vc_column_text][/vc_column][vc_column width=”1/2″][vc_single_image image=”1843″ img_size=”large” alignment=”center”][vc_row_inner][vc_column_inner][vc_btn title=”PDF” style=”custom” custom_background=”#086289″ custom_text=”#ffffff” shape=”round” size=”lg” align=”center” link=”url:https%3A%2F%2Fanimaehtiat.com%2FAnima%2Fuploads%2F2020%2F11%2F%D8%A7%D9%8A%D9%88%D8%A7%D9%86_%D8%AA%D8%B1%D9%85%D9%87_%D8%A7%D8%B2_%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8_%D8%B3%D9%85%D9%81%D9%88%D9%86%DB%8C_%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%A2%D9%86%D9%8A%D9%85%D8%A7_%D8%A2%D9%86%D9%8A%D9%85%D8%A7_%D8%A7%D8%AD%D8%AA%D9%8A%D8%A7%D8%B7_.pdf|||”][/vc_column_inner][/vc_row_inner][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_column_text]با تا يا
با تو تا يا
حاشا که از با تو خيابان را تا و يا
از دريچه و دره دريا را در يا
آيا دوباره دوشيزه شيزه ريزه مرغابی جان [1]
زيره و ترياک را هم به سوی کرمان
با چشمهای باز
در کاخ های دايرهای؟
يا تا با آب آبی دوشيزه مرغابی
لباس هاتان را برآويزم از دکل همة درياها
تا عطرِ تنا تنا تنن تا تن شما
گيج کند پای چوبی دزدان دريايي را دوشيزه مرغابی جان
وقتی که خواب را انگار خواب نيز
همان ساعت شنی چشم های شماست[2]
حالا که سطل ها زباله ها در خزان پروانه ها براي تان
و در برابرتان عرش را روی عرشه می آورم
و بر شنين شنا شنا شناور شن های گزها گون ها گوزن ها
چهار گوش فصل های لاعلاج
انگار آفتاب مضطرب است گريه ام نمی آيد
و مرده ريگ چشم مرا از هند تا چشم های ريز فيل
دوشيزه شيزه ريزه دوشيزه آهو جان
از سرنوشت مِی تا کبکهای کباب شدة آوريل[3]
کنار حاشاکه از با تو تنا تنا تننن تا تن شما
44 مايل به سمت شمال غرب
بی آنکه مادرش او را بزايدم ناخدا
به من بگو ماه را در توالی جزری که مد نشد [4]
آينده آيينه با تا يا و براي تان
[1] . از می تا ماه آوريل مست بوديم بیرحمترين ماهها
[2] . جزر و مدهای آنجا شديد نبود و اين دزدان دريايي را به شک میانداخت
[3] . دوشيزه آن روز با حالت عجيب از من پرسيد:« تفاوت کاکتوس با مرغابی در چيست؟»
[4] . پدربزرگ ساعت شماطه دار قديمی داشت که میگفت: «اين يادگار پدربزرگم است»
« متن کامل را به صورت PDF از بالا دريافت کنيد»
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_separator][/vc_column][/vc_row][vc_row nav_menu=”45″ title=”Quick access”][vc_column width=”1/4″][/vc_column][vc_column width=”1/4″][/vc_column][vc_column width=”1/4″][/vc_column][vc_column width=”1/4″][vc_wp_custommenu nav_menu=”45″ title=”Quick access”][/vc_column][/vc_row]